میتراییک،آلفا،شعر

ساخت وبلاگ
"طبیعت جان"اینکه در این خشکسالیهلوی شبستر را به من تعارف می‌کنی ومن به سکسکه می‌افتمهیچ جای تعجبی ندارد ؟تو تابلوی جان منی!که "سزان" و " ون گوک" از رشکیکی خودش را به ندیدن می‌زند وآن دیگری برای مرموز ساختن فضاگوشش را معما می کند؟!اصلاً مونالیزا کیلویی چند؟!وقتی که اوراد لب های تومرا به تشنگی کارون وتمام اقیانوس‌ها و پلیکان‌ها پر می‌کشاند؟!(سنتی و اکسپرسیون به هم در به است؟!)لطفاً یکی "فرانسیسکو گُیا" ر ااز خواب مطولش بیدار سازد و بگویددر شب اعدام نقاشی اتمن از برابرجوخه فرار کردهبه ساعتی که رفته بودمتا برهنه جانم را تماشا کنمزیر شَمَدهایی که آسمان با هارمونی دستانشخوشه ی پروین رابه گردنش آویخته بود!(پشت بام دنیا یعنی همین !یعنی مرگ هم که بوزدباز خنکای زندگیتورا با خود می رباید!)و تلویحن کنتراست شب و روزبماند برای ما بعدی هاما سونات مهتاب رادر رقص باله ی تمامی صورهای فلکیشنیده ایم!و این یعنی پایان قرون وسطا وعجالتن آغاز جنگ های مجازیکه ارواح ماهمچون جنین های شهیدیدر شط های بی زمانیشناور خواهند ماند!خواهش می‌کنمیکی نزد "اَجل خانوم" ریش گرو بگذاردتا برای لحظه‌ای هم که شدهبروم بام دنیا وجان برهنه‌ام را بپوشانمقول می دهم:باز گردم به انتزاع بافت ها!۲۵دی ماه ۱۴۰۲۳:۱۶ ساعت میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 37 تاريخ : چهارشنبه 27 دی 1402 ساعت: 13:59

نکات ،شعر "تاک نشان"، عبدالرحمن جامیاعیان ثابته: ابن عربی گوید، علم و معلوم'>علومات پروردگار ازلی است به معلومات ازلی پروردگار اعیان ثابت می‌گویند.نقشبندیه: طریقتی است منسوب به خواجه بهاءالدین محمد نقشبند بخارایی (۷۹۱–۷۱۸ هـ. ق)، شاخه‌ای منشعب از سلسله خواجگان که اصل آن به عارف ایرانی خواجه یوسف همدانی بازمی‌گردد. طریقت نقشبندیه یکی ازطریقت‌های تصوف و عرفان می‌باشد.بعدها این سلسله در هند هم نفوذ یافت و به خصوص در دوره اقتدار مغولان در هند، تأثیر و نفوذ مشایخ آن‌ها قابل ملاحظه بود و سلاطین آن سرزمین غالباً به این طریقه منسوب بودند؛ چنان‌که گویند امیر تیمور گورکانی به شاه نقشبند ارادت داشت و طریقت نقشبندی از طریق مولانا خالد نقشبندی کردی به کردستان رسید که ایشان به نزد غلام علی دهلوی رفتند و بعد از کسب اجازه ارشاد به کردستان برگشتند و بعد به سوریه رفتند و در آنجا به ارشاد پرداختند.خط موروثی رهبری بر اساس نسب خونى مؤسس طریقت بهاءالدین نقشبند و دخترش زهرا از طریق حضرت ايشان است. عبدالرحمن جامی در نفحات الانس نوشته‌است:«طریقت ایشان، اعتقاد اهل سنّت و جماعت است و اطاعت احکام شریعت و اتباع سنن سیّدالمرسلین (ص) و دوام عبودیت که عبارت است از دوام آگاهی به حق سبحانه، بی‌مزاحمت شعور به وجود غیری.»عبدالخالق غجدوانی گفته‌است که «در خلوت را دربند و در خدمت را بگشای.»و از بهاءالدین نقشبند پرسیدند: «در طریقت شما ذکر جهر و خلوت و سماع می‌باشد؟ فرمودند که نمی‌باشد. پس گفتند که: بنای طریقت شما بر چیست؟ فرمودند: خلوت در انجمن: به ظاهر با خلق هستند و به باطن با حق و نیز همو گفته‌است که: «طریقت ما صحبت است و خلوت آفت شهرت است. خیریت در جمعیت است و جمعیت در صحبت به شرط نفی بودن در یکدیگر.»این طریقت، در ت میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 29 تاريخ : پنجشنبه 21 دی 1402 ساعت: 21:41

شعر میتراییک ایران با تعادل ورزی خاتمه‌ای است بر جدال هنر برای هنر یا هنر برای مردم؛ خواننده اشعار میتراییک پس از خوانش به این درک و دریا خواهد رسید که شاعر میترائیکی تلاش نموده است تا شعر را هم به لحاظ هنری و هم به لحاظ اجتماعی به صورت متعادل پیش برد. پرداختن به فرم ،که یکی از مؤلفه‌های مهم شعر است ،و نیز ساختارمندی قوی همراه با محتوای اجتماعی،این سبک را در سال های اخیر بارورتر کرده است .شاعر امروز نمی تواند به سادگی از مولفه ها و مانیفست شعر میتراییک بگذرد،میتراییک سرچشمه ای ست نوین از شعر مدرن و مدنی این روزهای ایران و جهان؛ تصحیحی ست بر شعر این چند دهه : موج نو هوشنگ ایرانی- شعر دیگر- شعر حجم- شعر موج ناب، چرا که با تمام برخوردهای تصنعی و تظاهر به عرفان و تصوف و دین ورزی که شاعر شعر دیگر تا شعرحجم در مولفه ها از آن اعلام بی طرف می کنند؛اما درسرودن ها تردامن ترین شاعران یا متشاعرانند! شعر میتراییک این اشتباهات تعمدی و زیرکانه را اصلاح نموده است.حرکت اسب کتابی ست که میان هنر برای هنر و هنر برای مردم ،سربرآورد تا بگوید شعر میتراییک ،شعر متظاهر و تصنعی ی این چند دهه را که بحث راجع به شعریت و فرم و محتوا دارد را تصحیح نموده و درست در زمانی که شعر دانسته و سفارشی یا نادانسته با گرایشات ساده نویسی و دِلایه نویسی ها راه بی راه و اضمحلال را میان سوشیال مدیا های قوی می پیمود،شعر میتراییک به کمک همین سوشیال مدیا ها و با بهره گیری از امکانات گسترده ی آنان ،شعر معاصر ایران را وجاهتی شاعرانه و شعورمندانه ساخته است.ما را در پلتفرم های مختلف پیگیری کنید تا این مدعا،اثبات گردد. رفع ابهامات گنگ موج نویی که توهین به مخاطب بود تا ابهامات غیر علمی شعر حجم ،در میتراییک مطابق با برشمردن انواع ا میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 27 تاريخ : پنجشنبه 21 دی 1402 ساعت: 21:41

لوحه ی رنگی،۲۳۹،کنت نواند".صدایی گرم بر زمینه ای خاکستری"،۱۹۶۱،رنگ و روغن، روی بوم،۲۰۷×۲۰۳ سانتی متر،مجموعه خصوصی،نیو یورک(فرامرزی،۱۳۸۸،۶۳۹).مانیفست شعر میتراییک بر آن است تا به شکلی هویدا ،تلاش نماید با حضور اَبر سوشیال مدیا هایی که تمامی جنبه ها و زیبایی شناختی هنر و زندگی انسان معاصر را تحت تاثیر قرار داده ،و تا حدودی با برجسته نمودن برخی از شاخه های هنری،و با منزوی نمودن شعر معاصر (سوق دادن شاعران دهه های پیشین به ساده نویسی برخلاف مولفه های هنر مدرن و پست مدرن ،که این شاعران مدعی آنند، و یا نادانسته و بی مطالعه و شتابزده ،شعری را هر از چندگاهی در فضای مجازی نشر می دهند که طراوت و تازگی ندآرد و دیگر پلتفرم ها ،سکوی پرتابی شده اند تا هنرمندان سایر رشته ها ارز اندام[عرض اندام]نمایند و جز چند مدعی شعر، این کاروان عظیم را با خستگی و فرسودگی ، پیش رانند‌. شعر میتراییک ایران با آموزه هایی جدید و پویا در عرصه های جدید هنری ،برآن است تا با ارائه مانیفست شعر و مرام نامه اش،که مروری است از نیما و تصحیح اشعار موج نو(هوشنگ ⁹ایرانی) تا شعر دیگر و شعر حجم و شعر شعر ناب و جدال شعر برای شعر و هنر برای مردم و جامعه خاتمه داده و با فرم و ساختاری توامان محتوای نوی را برای خوانندگان شعر مدرن ارایه دهد.مانیفست شعر میتراییک ایران(جمهوری جهانی شعر و هنر) ۱. تصویر و تخیل های مدرن:۲. همراهی فرم و ساختار و ارایه ی محتوایی خواننده پسند،رفورماسیون های شعری:۳.ابهام یا ابهاماتی علمی که ایجاد ابعاد و گستره های معنایی می نماید:۴. به چالش کشاندن اَبر روایت هایی چون: کانتی، هگلی، مارکسیسم و کاپیتالیسم و نویدهای شان... :۵. عرفانی کاملن لائیک نه در گفتار بلکه در نوشتار.۶. توسع زبان شناسی و زبانورزی و نیز با میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 29 تاريخ : پنجشنبه 21 دی 1402 ساعت: 21:41

●ابوالفضل بیهقی(۱۹۱)• انوشیروان و بزرگمهرچنان خواندم که چون بوذرجمهر: در متن‌ها و کتاب‌ها خوانده‌ام که بزرگمهر دانشمند، از دین پیشینیان خود(گبرکان) دست کشید... و دین عیسی را پذیرفت و مسیحی شد. به برادران و دوستان خود وصیت کرد که:" در کتاب‌ها خوانده‌ام که در آخر زمان پیامبری می آید که نام او محمد صلی الله علیه و آله و سلم، است.اگر روزگار یابم: اگر زنده بمانم نخستین کسی هستم که به دین او گرایش پیدا می‌کنم و اگر که او را ندیدم امیدوارم که در روزگار حَشر(محشر.رستاخیز) و جهان باقی(جهان باقی) او و امتش را دیدار کنم و من نیز جز امت او گردم. شما هم فرزندان خود را این چنین سفارش کنید تا بهشتی گردند".این خبر به خسرو انوشیروان رساندند. کسرا به مامور خود نامه نوشت که "فورا(درساعت) این نامه به تو رسید و آن را خواندی بزرگمهر را با غل و زنجیر به درگاه من بفرست". مامور فرمان را انجام داد و خبر در سرتاسر پارس پراکنده شد که" بازداشت شده را فردا می خواهند ببرند". دانشمندان و دانایان دین نزد بزرگمهر رفتند و گفتند که " تو از علم خویش به ما سودها رسانده‌ای و در دانشورزی ما هیچ کوتاهی نکردید تا دانا شدیم. مانند ستاره روشن ما بودی در تاریکی‌ها تا مار راه راست را از راه غیر حقیقت پیدا کنیم. راه راست را به ما نشان دادی. و به مانند آب گوارایی بودی که ما تشنگان از تو سیراب شدیم و چون مرغزاری پر از میوه و ثمر بودی در دادن علم به ما، تا ما در هر علم چون ثمرات و میوه‌ها گوناگون شده‌ایم.(چون آب گوارایی بود ، در دادن علم و دانش به ما و ما از درخت دانایی تو میوه هایی گوناگونی یافتیم؛ منظور از دانش های مختلفی که داشتی ما را پر بار و پر ثمر نمودی از دانش های مختلف). پادشاه بر تو خشمگین شده است ماموران تو را می‌ میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 66 تاريخ : چهارشنبه 13 دی 1402 ساعت: 19:20

عشق ، مولانا ،ص۷۰قالب مثنوی۱. هر هر کسی جامه خودخواهی و نفسانی‌اش از شدت عشق به حضرت معشوق، چاک شود، او از هر نوع عیبی پاک خواهد شد[عشق چه مجازی چه حقیقی موجب اخلاق نیکو می گردد).قافیه ها : چاک -باکچاک شد: پاره شد.مجازی: ظاهری.۲. ای عشقی که هیجانات خوب و جذاب روحی درما ایجاد می‌کنی/ و ای طبیب همه دردها و امراض ما همواره شادمان و با نشاط باش!۳. ای عشق! تویی دوای خودبینی و خودنمایی ما!/ و ای عشق! تویی طبیب روحانی و جسمانی ما.افلاتون و جالینوس: هر دو از حکیمان و اطبای یونان باستان می باشند.افلاتون : نماد پزشک روحانی و روان ومکاشفه و رسیدن به پروردگار است.جالینوس: اینجا نماد عشق جسمانی و مجازی ست.۴. جسم خاکی ما که از خاک است بر اثر عشق به اوج افلاک و آسمان‌ها رفت/ و کوه به رقص و رفتار درآمد و از عشق به پریدن و حرکت کردن درآمد.مصراع اول می تواند اشاره ای باشد به عروج پیامبر و رفتنش در آسمان ها(افلاک)؛ جسم آدمی را طبق قصص قران از خاک سرشته اند.**۵.عاشقی پیداست: از ناله‌های دل عشق آشکار می‌شود/ هیچ بیماری ای به اندازه بیماری دل اهمیت ندارد.۶.علت عاشق: بیماری عشق از نوع بیماری‌های جسمانی نیست/ بلکه عشق مانند استرلاب اسرار شمس حقیقت را نشان می‌دهد.۷. هر چقدر عشق را شرح و بیان نمایم/ چون به ذات عشق می‌رسم شرمگین می‌شوم( مولانا عقیده دارد که عشق هیچ تعریفی ندارد و قابل شرح نیست).۸. اگرچه قلم تفسیر و روشن کننده مسائل است/ ولی عشق موضوعی نیست که به زبان درآید و کسی آن را شرح و تفسیر دهد. چرا که عشق خود را بیان می‌کند نه زبان و یا قلمی).۹. قلم در کتابت و نویسندگی همه چیز را شتابان می‌نوشت/ ولی هنگامی که به موضوع عشق رسید و خواست آن را به تحریر درآورد درمانده شد و بلافاصله از درون شکافته ش میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 37 تاريخ : چهارشنبه 13 دی 1402 ساعت: 19:20

جغد جنگ ،ملک الشعرا بهار ،صفحه ۱۲۵فغان ز جغد جنگ و مُرغوای او...معنی بیت ۱. اندوه و افسوس از که چون جغدی می‌نماید بر خرابه‌ها و فال بدی که در طالع ما افتاده است./ کاش تا ابد بریده شود گلوی جنگ و شومی چون جغدش.مُرغوا: فال بد بیت ۲. بریده باد نای او...معنی: امید که نای و گلوی جغد جنگ تا انتهای جهان / و پر و بال و پای او همواره شکسته و از هم بریده گردد(نفرین شاعر بر جنگ).بیت ۳. ز من بریده یار آشنای من...معنی۳. جنگ سبب شد تا آشنایان و خانواده‌ام را از دست بدهم و دوست صمیمی‌ام را از دست بدهم/ پروردگارا! خانواده و یار صمیمی جنگ را از آن بگیر و نابود کن تا معنای دوری را بفهمد!بیت ۴. چه باشد از بلای جنگ صعب‌تر...معنی۴. چه چیزی می‌تواند از رنج و سختی جنگ دشوارتر باشد/ زیرا که هیچکس امن و امنیت نمی‌یابد از این درد و رنج جنگ.صعب تر: دشوار تر.بیت۵. شراب او ز خون مرد رنجبر...معنی ۵. شراب جنگ از خون مردان زحمتکش است/ و غذای جنگ از استخوان کارگران پرتلاش تهیه می‌گردد.(در جنگ مردم زحمتکش آسیب می بینند!).بیت ۶. هم می‌زند صلای مرگ و نیست کس...معنی۶. مرگ همواره فریاد می زند تا میهمانان را برای تباهی و نیستی جمع کند(مرگ آواز می دهد تامیهمان های نیستی و تباهی،جمع شوند)./که جان برد(چه کسی می تواند از جنگ جان سالم بدر برد؟) چه کسی می‌تواند جان سالم به در ببرد از آسیب‌هایی که مرگ با آواز نیستی میهمانان را به نابودی فرا می‌خواند. بیت ۷. همی دهد ندای خوف و می‌رسد...معنی۷.همیشه فریاد و صدای ترسناک سر می دهد و این صدا می رسد/ این صدای ترسناک و مهیب هر دلی را می‌لرزاند.بیت۸. همی تنت شدی پای در جهان...دیوپای : عنکبوت.کارتونک.معنی۸. مانند عنکبوت در جهان خانه‌اش را می‌سازد(در اصل انسان ها را در دام خانه میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 136 تاريخ : چهارشنبه 13 دی 1402 ساعت: 19:20

انواع نثر و مختصات آن• ۱.نثر مرسل: به معنی رها شده و آزاد شده. یعنی نثری بی تکلف و غیر مقید به صنایع ادبی و فنون تزیینی کلام. در نثر مرسل سخن مستقیم و سرراست است در حقیقت نثر مرسل صورت مکتوب زبان گفتاری است بدون عنایت به هنرورزی‌های ادبی که بعدها مرسوم شد.بی تکلف و غیر مقید است. نویسنده به سادگی وبی هیچ سجع و موسیقی ای مطالب خود را می نویسد!•برخی آثار که به نثر مرسل نگاشته شده‌اند: مقدمه شاهنامه ابومنصوری، ترجمه تاریخ طبری، ترجمه تفسیر طبری، حدود العالم من المشرق الی المغرب، الابنیه عن حقایق الادویه...•مختصات سبکی نثر مرسل:مهمترین مختصات زبانی سبك نثر مرسل را می ‌توان در خالی بودن از لغات عربی، عدم وجود صنایع لفظی و معنوی، استفاده‌ اندك از اشعار و امثال زبان های دری و عربی، كوتاهی جملات، تكرار افعال و الفاظ در جملات، ایجاز، وضع و استعمال اصطلاحات علمی در مقابل عربی، استفاده از برخی ساخت ‌های نحوی و صرفی در نثر این دوره كه آن را از دوره‌های قبل متمایز می ‌سازد، خلاصه كرد.• ۲ .نثر بینابین:یکی از تغییرات، ورود سلجوقیان به ایران و از هم پاشیدن نظام اداری و اجتماعی عهد غزنوی است که ادامه عهد سامانی بود. سلجوقیان قومی بدوی بودند که به کمک وزرا و دیوان ایرانی نظام اجتماعی و سیاسی پایداری ایجاد کردند. سلجوقیان در آغاز توجه چندانی به مسائل معنوی و فرهنگی مبذول نمی‌کردند، پادشاه بزرگی چون سنجر حتی سواد خواندن و نوشتن نداشت، از این رو سبک ادبیات چه در شعر و چه در نثر در قرن ششم تغییر کرد. باید توجه داشت که همواره بین پایان یک سبک و آغاز یک سبک دیگر، یک دوره انتقال و بینابینی است؛ لذا می‌توان گفت به مدت نیم قرن در بین هر دو سبک، یک دوره انتقال و بینابینی است.• برخی آثار نثر بینابین:تار میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 47 تاريخ : شنبه 9 دی 1402 ساعت: 12:39

میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 39 تاريخ : شنبه 9 دی 1402 ساعت: 12:39

میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 42 تاريخ : شنبه 9 دی 1402 ساعت: 12:39